Perdic | مخلوط کن ضربهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	batch mixer U	مخلوط کن ضربهای

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	impact ionization U	ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
	admix U	مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
	auto rich U	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	tricrotism U	نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
	posttraumatic U	پس ضربهای
	traumatic U	ضربهای
	dicrotism U	دو ضربهای
	mach wave U	موج ضربهای
	impulsive force U	نیروی ضربهای
	whipping U	حرکت ضربهای
	implusing signal U	سیگنال ضربهای
	impact force U	نیروی ضربهای
	australian crawl U	کرال دو ضربهای
	percussion welding U	جوشکاری ضربهای
	impluse wave U	موج ضربهای
	impluse breakdown U	شکست ضربهای
	partial products U	حاصل ضربهای جز
	percussion press U	پرس ضربهای
	impluse voltage U	فشار ضربهای
	impulse turbine U	توربین ضربهای
	implusive excitation U	تحریک ضربهای
	impact exitation U	تحریک ضربهای
	impact load U	بار ضربهای
	impluse inertia U	لختی ضربهای
	impluse function U	تابع ضربهای
	impact printer U	چاپگر ضربهای
	impact strength U	استحکام ضربهای
	ippon kumite U	مبارزه تک ضربهای
	impulse discharge U	تخلیه ضربهای
	impluse exitation U	تحریک ضربهای
	shock excitation U	تحریک ضربهای
	impluse detector U	اشکارسازجریان ضربهای
	shock waves U	موج ضربهای
	shock concrete U	بتن ضربهای
	impluse sender U	مولد ضربهای
	impluse generator U	مولد ضربهای
	strode analysis U	تحلیل ضربهای
	impluse current U	جریان ضربهای
	shock wave U	موج ضربهای
	sambon kumite U	مبارزه سه ضربهای
	drop test U	ازمایش ضربهای
	impluse switch U	کلید ضربهای
	impluse distortion U	اعوجاج ضربهای
	detonations U	انفجار ضربهای
	detonation U	انفجار ضربهای
	tricrotic U	نبض سه ضربهای
	pulsating load U	بار ضربهای
	transient voltage U	ولتاژ ضربهای
	impluse tachometer U	تاکومتر ضربهای
	impluse switch U	تکمه ضربهای
	impluse contact U	کنتاکت ضربهای
	impluse current generator U	مولد جریان ضربهای
	jia ippon kumite U	مبارزه ازاد تک ضربهای
	impluse voltage cascade U	ابشار فشار ضربهای
	impluse voltage generation U	تولید فشار ضربهای
	impluse voltage test U	ازمایش فشار ضربهای
	impluse test U	ازمایش فشار ضربهای
	impluse voltage stress U	تنش فشار ضربهای
	impluse withstand voltage U	فشار ضربهای ایستا
	impluse sound level U	سطح صوت ضربهای
	impluse protective level U	سطح فشار ضربهای
	impluse breakdown voltage U	فشار شکست ضربهای
	impluse circuit U	مدار جریان ضربهای
	impact transducer U	مبدل فرایندهای ضربهای
	impluse turbine U	توربین فشار ضربهای
	jar ramming method U	روش ضربهای قالبریزی
	pusher type furnace U	کوره نوع ضربهای
	impluse voltage generator U	مولد فشار ضربهای
	percussion riveter U	پرچ کننده ضربهای
	joint U	مفصل اتصال ضربهای
	pulsed resistance welding U	جوشکاری مقاومتی ضربهای
	tensile impact test U	ازمایش کشش ضربهای
	normal shock wave U	موج ضربهای عمود
	daisy wheel printer U	چاپگر اصلی ضربهای
	detached shock wave U	موج ضربهای منفصل
	oblique shock wave U	موج ضربهای مایل
	impact crusher U	سنگ شکن ضربهای
	wavelet U	موج ضربهای کوچک
	mach line U	موج ضربهای ضعیف
	impluse response U	رفتار در مقابل فشار ضربهای
	instantaneous short circuit current U	جریان اتصال کوتاه ضربهای
	bank shot U	ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
	impluse circuit U	مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
	count U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	impluse high tension generator U	مولد فشار قوی ضربهای
	impluse voltage test technipue U	روش ازمایش فشار ضربهای
	tricrotic U	ضربان نبض بطورسه ضربهای
	counted U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	counting U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	counts U	تعداد جریانهای ضربهای شمردن
	hig low jack U	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
	bedpost U	ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
	sour apple U	ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
	let U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	double pinochle U	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
	do split U	ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
	big ball U	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
	big four U	ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
	lenght U	ضربهای که توپ روی دیوارعقب میافتد
	lilies U	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
	letting U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	forcing shot U	ضربهای که حریف را واداربه دفاع میکند
	initial alternating short circuit curren U	جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
	half worcester U	ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
	lets U	ضربهای که به حساب نیاید و تکرار شود
	lily U	ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
	light hit U	ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
	leg glance U	ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
	lip U	ضربهای که به لبه سوراخ گلف برسد و در ان نیفتد
	give a catch U	زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
	lofts U	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
	loft U	ضربهای که گوی گلف را در مسیر منحنی بالامیبرد
	single U	ضربهای بایک امتیاز با تعویض محل دوتوپزن
	late cut U	ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
	keilo U	ضربهای در کاراته بانوک انگشتان جمع شده
	impluse voltage testing plant U	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
	bank shot U	ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
	jar U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	sidehiller U	ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
	jarred U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	jars U	این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
	forces U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	forcing U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	deflections U	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
	force U	ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
	deflection U	ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
	maximum asymmetric three phase U	current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
	blocking U	گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
	anti freeze mixture U	مخلوط ضد یخ
	compost U	مخلوط
	blent U	مخلوط شد
	admixture U	مخلوط
	admixtion U	مخلوط
	composite U	مخلوط
	mixtures U	مخلوط
	macedoine U	مخلوط
	mixture U	مخلوط
	blending U	مخلوط
	mixed U	مخلوط
	hash U	مخلوط
	blend U	مخلوط
	mixers U	مخلوط کن
	mixer U	مخلوط کن
	blenders U	مخلوط کن
	blender U	مخلوط کن
	confused U	مخلوط
	blends U	مخلوط
	drags U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	drag U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	dragged U	ضربهای که گوی بیلیارد پس از برخورد متوقف میشود وسیله کنترل قرقره ماهیگیری
	solid solution U	کریستال مخلوط
	pug mill U	اسیای گل مخلوط کن
	syncrasy U	مخلوط کردن
	gas mixture U	مخلوط گاز
	duplex pressure proportioner U	مخلوط کن دو فشاری
	rich mix U	مخلوط پر مایه
	unscourced wool U	پشم مخلوط
	cryogen U	مخلوط سرمازا
	confect U	مخلوط کردن
	concrete mix U	مخلوط بتن
	weak mixture U	مخلوط ضعیف
	crab cocktail U	مخلوط خرچنگ
	terpenoid U	مخلوط باترپن
	ternary mixture U	مخلوط سه تایی
	proportioner U	مخلوط کن شیمیایی
	powder mixer U	گرد مخلوط کن
	mixture control U	کنترل مخلوط
	intercarrier buzz U	وزوز مخلوط
	interlard U	مخلوط کردن
	intermeddle U	مخلوط کردن
	lean mixture U	مخلوط رقیق
	melange U	مخلوط امیختگی
	immiscible U	مخلوط نشدنی
	hot mixer U	مخلوط کننده
	homogeneous mixture U	مخلوط همگن
	mell U	مخلوط کردن
	miscible U	مخلوط شدنی
	mixed crystal U	کریستال مخلوط
	mixed gas U	گاز مخلوط
	mixed glue U	چسب مخلوط
	mixed semiconductor U	نیمرسانای مخلوط
	heterogeneous mixture U	مخلوط ناهمگن
	mixing in place U	امیختن در جا مخلوط در جا
	intercarrier beat U	زنه مخلوط
	mix U	امیزه مخلوط
	meddle U	مخلوط کردن
	mingling U	مخلوط کردن
	mingles U	مخلوط کردن
	mingled U	مخلوط کردن
	mingle U	مخلوط کردن
	admix U	مخلوط کردن
	intermingling U	با هم مخلوط کردن
	intermingles U	با هم مخلوط کردن
	intermingled U	با هم مخلوط کردن
	intermingle U	با هم مخلوط کردن
	puddles U	مخلوط کردن
	puddle U	مخلوط کردن
	meddled U	مخلوط کردن
	meddles U	مخلوط کردن